آبان 88
18 آبان روز تولدم بود و كادوي همسري يك شاخه گل رز (از نوع مصنوعيش) با يك بلوز شيك بود دسستون درد نكنه عزيزم كلاسهاي دانشگاهم شروع شده حسابي سرم شلوغه سركار ميرم - دانشگاه تدريس ميكنم - كارهاي خونه و از همه مهم تر رسيدگي به تو كه روز به روز شيطون تر ميشي و اين وسط فقط خودم را فراموش كردم و وقت واسه خودم ندارم حتي از استراحتم هم ميزنم تا بيشتر به تو برسم. پايان اين ماه 7 ماهت تموم ميشه مامان ديگه نميتونه تو خونه راه بره چون تا چشمت بهش مي افته دنبالش گريه مي كني وقتي مامان خونس جزء تو بغل ما...
نویسنده :
ماماني
12:33