پارساپارسا، تا این لحظه: 15 سال و 9 روز سن داره

پارسا امپراطور كوچولوي مامان و بابا

پارسای من پیش دبستانی شده

1393/7/15 10:55
نویسنده : ماماني
1,137 بازدید
اشتراک گذاری

پارسا لحظاتی قبل از رفتن به مدرسه

همونطوریکه قبلاً گفتم پارسا رو توی مدرسه ای ثبت نام کردم که قرار بود خانم صورتیان اونجا باشن اما وقت تقسیم بندی مربی ها خانم صورتیان رو به مدرسه دخترانه داده بودن و 2 تا مربی دیگه برای پیش دبستانی ها انتخاب شده بودن فکر کنید 2 تا مربی برای یک کلاستعجب با توجه به اینکه مدرسه تا خونه بابام 5 دقیقه فاصله داشت به اداره خودمم نزدیک بود گفتم با وجود اینکه خانم صورتیان مربیشون نشده همونجا میزارمش شنبه پنجم مهرماه پارسای من اولین روز ورود به مدرسه اش رو تجربه کرد مدرسه تیم بعد از ظهر بود مرخصی گرفتم و ساعت 12/45 من و همسرم پارسا رو بردیم مدرسه بچه ها سر صف بودن و پارسا هم رفت توی صف و بعد توی کلاس رفتن بعضی از بچه ها اشک می ریختن و حاضر نبودن از مادرهاشون جدا بشن ولی پارسا به ما میگفت بلید بلید دیگه با دست و سر و ابرو اشاره میداد که برید شماره موبایل یکی از مربیها رو گرفتم و بعد از حدود نیم ساعت من و باباش برگشتیم و ساعت 4 دوتایی رفتیم دنبالش بچه رو مثل دسته گل فرستاده بودیم مدرسه پارسایی که تحویل گرفتیم مثل این بود که از زیر دوش حموم کشیده باشیش بیرون به یکی از مربیاش گفتم چرا بچه اینقدر عرق کرده گفت اولین روز مدرسه بوده رفتن تو حیاط دویدن هر چه بهشون گفتم گوش ندادن روز دوم مدرسه باز هم من و همسرم پارسا رو بردیم مدرسه و بعدازظهر که رفتیم دنبالش باز هم غرق عرق بود توی ماشین دیدم هر دو زانوی شلوارش سراسر پاره شده و پاشم یه کوچولو خراش خورده گفتم چرا اینجوری شدی گفت فوتبال بازی کردیم افتادم پرسیدم مربیت اومد ببینه چی شدی گفت نه خودم بلند شدم بعدشم دیدم تغذیه ای که براش گذاشتیم دست نخورده تو کیفشه گمگمه آبشم ریخته بود توی کیفش و دفتر و مدادهاش خیس شده بودن منم سریع به مربیش زنگ زدم گفتم زانوش زخمی شده گفت یه توپ پیدا کردن فوتبال بازی کردن هر چه گفتم گوش ندادن پارسا افتاده گفتم تغذیش رو نخورده گفت بهشون گفتم تغذیتون رو بخورید بعضی از بچه ها خوردن و بعضیشون بازی کردن خلاصه خیلی ناراحت شدم روز دوشنبه من مأموریت داشتم پارسا رو نزاشتم بره مدرسه با خودم بردمش سه شنبه من و همسرم بردیم مدرسه غیر انتفاعی گلستان ثبت نامش کردیم محیط مدرسه فوق العاده تمیز و تعداد دانش آموزان خیلی کمتر از مدرسه قبلی بود ساعات کلاسشونم از ساعت 8 صبح تا 11/30 ظهره دیروزم که رفتم از مدرسه بیارمش مربیشون گفت خیلی پسر مودب و باهوشیه هر چه سر کلاس آموزش میدم زودتر از بقیه یاد میگیره خیلی دوستش دارم و مرتب با خودمهراضیراضی

اولین روز مدرسه خواهرم براش کیک باب اسفنجی سفارش داده بود همراه دختر داییم اومدن خانمان براش یه جشن کوچولو گرفتیم.

صبح ها من ساعت6/30 بیدار میشم و صبحانه رو آماده میکنم یک ربع به هفت پارسا رو بیدار میکنم و صبحانه میخوریم معمولاً پارسا یک لیوان شیر با دو سه لقمه نان و پنیر یا 2 تا تخم بلدرچین آب پذر یا دو سه لقمه مربا میخوره اونم باید کلی باهاش بحرفم تا هواسش پرت بشه و بزور لقمه رو تو دهنش بزارم چون عادت داره نیم ساعت بعد از بیدار شدن صبحانه بخوره کلی برنامه دارم باهاش ساعت 7/25 دقیقه دوتایی آماده میشیم و به آژانس زنگ میزنم اول اونو میزارم مدرسه و تا سر صف باهاش میرم و بعد خودم میام اداره همیشه نفر اول صف میشه 2 روز پیش گفت مامان بچه ای با مامانش اومده به من گفته برو نفر دوم وایسا نفر اول جای بچه منه منم اومدم نفر دوم وایسادم منم بهش گفتم نباید قبول میکردی چون تو قبل از اون رفتی و چرا به خانم مدیر نگفتی الان پشیمونم چرا بچه رو حساس کردم مگه چه فرقی میکنه نفر چندم باشهغمگین

دیروز وقت ورود به مدرسه یه هزار تومانی دم در افتاده بود به پارسا گفتم بلندش کنه رفتیم توی مدرسه سر صف چند بار بهش گفتم ببر به خانم مدیر بدش تا سر صف اعلامش کنه گفت الان نمیرم چون آژانس دم در منتظر بود منم بیشتر از این باهاش حرف نزدم ظهر وقتی رفتم دنبالش گفتم پولو چکار کردی گفت انداختم تو صندوق صدقات تعجب گفتم کی اینو بهت گفته گفت تو همش میگی برو بدش خانم مدیر اون خودش به همه گفته هر کس پول پیدا کرد بندازه تو صندوق صدقات

چهارشنبه توی اداره آموزش و پرورش برنامه دارن نمیدونم برنامشون چیه فقط مربیشون گفت حدیث ولایت رو حفظ کنن.

پارسا علاوه بر 4 سوره قبلی سوره ناس و فتح رو هم یاد گرفته. حالا نیاید بخندین بگین بچه مردم حافظ قرآن شده ماماناشون چیزی نمینویسن براشون ولی پارسا 6 تا سوره رو حفظه توی هر پست بهش اشاره میشهخندونک من به خاطر این مینویسم به امید خدا پارسا که بزرگ شد بدونه وقتی 5/5 سالش بوده 6 تا سوره رو از حفظ بودهخندونک مامان ماهان لطفاً شما بیشتر به دلیل نوشتن من توجه کنیدخندهخنده

 

 

پسندها (4)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (19)

مامانِ بهار
16 مهر 93 10:45
روز جهانی کودک برشما کوچولوی ناز مبارکککککککککککک. __۰♥۰♥_____♥۰♥۰,*-:¦:-* _۰♥۰۰۰۰♥___♥۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-* ۰♥۰۰۰۰۰۰۰♥۰۰۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-* ۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-* _۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-* ___۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-* _____۰♥۰۰۰♥۰,*-:¦:-* _______۰♥۰,*-:¦:-* _____۰,*-:¦:-*
ماماني
پاسخ
ممنون عزیزم
الهام
16 مهر 93 18:29
آفرین به آقا پارسا خوبه که الان دیگه یاد گرفته پولی رو که پیدا می کنه بندازه داخل صندوق صدقات پی دبستانی شدنت مبارک پسرم برات روزهای خوشی رو آرزو می کنم
ماماني
پاسخ
ممنون عزیزم
رومینا
16 مهر 93 23:29
افرین پارسا جونم دیگه بزرگ شدی و اقا شدی و. هوراااااااااا چه خوب که حافظ قران هم شدی . مامانی چه خوب کردی مدرسه اش رو عوض کردی وگرنه تا اخر سال مشکل داشتی
ماماني
پاسخ
خودمم معتقدم بهترین تصمیم رو گرفتم هر چند مسیر مدرسه جدیدش کلی با اداره و منزلمون فاصله داره
مامان ترنم
18 مهر 93 8:34
پيش دبستاني مبارك باشه پارسا جون. كار خوبي كردي كه از اون مدرسه برديش جاي ديگه. يكسري از مدارس كلا معلما تعطيلن و فقط وقت خودشون و بچه‌ها رو مي‌گيرن.
ماماني
پاسخ
ممنون عزیزمتعطیل رو خوب گفتی
بابا و مامان
18 مهر 93 9:32
عزیز دلم روزت مبارک
ماماني
پاسخ
ممنون
بابا و مامان
18 مهر 93 9:32
خوب کردی مامان جون مدرسه اش و عوض کردی منم یاسمن و گذاشتم غیر انتفاعی خیلی راضیترم
ماماني
پاسخ
خوبیش اینه تعداد دانش آموزانش کمتره معلماشم بیشتر احساس مسئولیت میکنن
مامان فرشته
19 مهر 93 9:20
ماشاااله مبارکه عزیزم ان شااله اولین روز ورود به دانشگاهتو مامان وباباجشن بگیرن .خانمی امیدوارم نامدارو باافتخار زیرسایه بابا ومامان بزرگ بشه
ماماني
پاسخ
ممنون عزیزم
مامانی ماهان جون
19 مهر 93 11:18
سلااااااااااااااااااااام خوشتیپپپپپپپپپپپپ..سلام مامان خانومی
ماماني
پاسخ
سلام خانمی
مامانی ماهان جون
19 مهر 93 11:25
مامانی جونی یادم رفته بود اسم پارسارم بیارم تو وبم تو لیست اونایی که گاهی امکان کامنت گذاری براشون مهیا نمیشه و این قسمت برام باز نمیشه..خدا رو شکر امروز کلا مشکلی نداشت...هر چن همه پستهای پارسا جونو اومدم اما نشد براش کامنت بزارم..
ماماني
پاسخ
این حرف رو نزن خانمی لطف میکنی به ما سر میزنی
مامانی ماهان جون
19 مهر 93 11:32
آخی اون دو روز مدرسه قبلی عجب اوضاع شلم شوربایی بودهخوب کردین برش داشتین بچه رو
ماماني
پاسخ
شلم شوربا رو خوب گفتینچند روز پیش یکی از مربی هاش رو توی تاکسی دیدم گفت چرا پارسا رو بردی منم همه چیز رو بهش گفتم اونم با تعجب به دهانم چشم دوخته بود در آخر گفت روزهای اول همین طوره الان بچه ها خیلی بهتر شدن
مامانی ماهان جون
19 مهر 93 11:34
انشالله مدرسه غیر انتفاعی جدید مبارک باشه خاله جونی،دست مامان مهربون درد نکنه که اینقد هواسش به پسمل نازشه
ماماني
پاسخ
خوب خاله جون یکی یک دونه مامانم باید بیشتر از این هوام رو داشته باشه
مامانی ماهان جون
19 مهر 93 11:34
دست خاله مهربونم درد نکنه برا جشن اولین روز دبستان
ماماني
پاسخ
خوب خالمم همیشه میگه من از بابا و مامان بیشتر دوستت دارمهر وقتم چیزی از مامانم میخوام برام نمیخره به خالم که میگم برام می خردش بخصوص cd
مامانی ماهان جون
19 مهر 93 11:36
خخخخخخخخخخخ حساس نشو حساس نشوووووو جونم کارت درست بوده..اون که دوم اومده بوده موظف بوده نفر دوم واسته ..بععلههه..باز تو خوبی اگه من بودم میگفتم یه مشتم بکاره زیر چش مادر و پسر باهم
ماماني
پاسخ
برای دفعه بعد میگم اینکارو بکنه
مامانی ماهان جون
19 مهر 93 11:38
هزار ماشالله پارسا جونم که شش تا سوره رو حفظه..خدا یار و حافظت باشه عزیزم
ماماني
پاسخ
ستارگان آسمان من
23 مهر 93 1:50
سلام عزیزم...چه عجب شما از گل پسر عکس گذاشتی..ماشالاه آقایی شده... اتفاقا کار خوبی کردی بهش گفتی نره دوم...بهش بگو اول دومی مهم نیست ولی نباید بزاره کسی بهش زور بگه..چه مامانه لج دراری بچش خیلی لوس میشه با این کاراش...انشالاه پارسا جونم موفق باشه گل پسر با استعداد
ماماني
پاسخ
سلام خانمی ممنون
مامان مرسانا
8 آبان 93 13:31
سلااااام مبارک باشه ایشالا دانشحوبودنش رو جشن بگیرین ماشالا هزار ماشالا گل پسرمون مردی شده .
ماماني
پاسخ
سلام ممنون عزیزم
مامانی ماهان جون
11 آبان 93 9:13
سلام ،فرا رسیدن روزهای حق علیه باطل و خون بر شمشیر به شما دوست عزیزم و خانواده محترم تسلیت باد.،به حق و حرمت این ماه عزیز از شفاعت شدگان ابا عبدالله قرار بگیریم.آمین
ماماني
پاسخ
مامان سپهر كوچولو
3 آذر 93 19:05
مباركه پيش دبستاني شدن پارسا جون آفريييين كه 6تا سوره هم بلده منم خيلي دوست دارم به سپهرم ياد بدم.
ماماني
پاسخ
ممنون عزیزم
همراز
10 آذر 93 21:43
تبریک همیشه سربلند و موفق باشی پارسا جان
ماماني
پاسخ