امان از خرابکاریهای آقا پارسا
پنج شنبه شب 26 بهمن ماه کاری رو انجام دادی که اشک مامان دراومد و بیش از یک ساعت باهات قهر شد و اما جریان این بود که طبق معمول مشغول بازی با گوشی مامان بودی که وارد اس ام اس ها میشی و یک پیام شخصی از گوشی مامان رو برای خیلی از شماره های داخل گوشی اس ام اس میکنی. نزدیک ساعت 7 شب بود که یکی از دوست های مامان زنگ زد و در مورد ارسال اون اس ام اس با مامان حرف زد و گفت حدود 3 بار برام فرستادی و مامان هم سریع متوجه شد که باز هم دسته گل به آب دادی و بعد از قطع تماس وقتی پیامها رو نگاه کرد تا حد جنون رفت چون اون پیام رو حتی واسه معاون اداره هم فرستاده بودی و مامان به تک تک کسایی که پیام رو داده بودی زنگ زد و معذرت خواهی کرد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی