از کجا شروع کنم؟؟؟؟؟؟؟
نمیدونم از کجا شروع کنم از تعطیلات عید، از روز مادر یا از روز تولد پارسا و یا از کاری که 2 شب قبل پارسا انجام داد؟؟؟ ترجیح میدم از اتفاق 2 شب قبل شروع کنم: روز جمعه خونه بودیم و از بعد از ظهر میخواستیم بریم خونه بابام ولی تصمیم گرفتیم بعد از شام و بعد از تمام شدن سریال ستایش بریم سریال که تموم شد آماده بیرون رفتن بودیم که زنگ در خونه به صدا دراومد همسرم درو باز کرد و برادر شوهرم و یکی از فامیلهای دورشون (که برای اولین بار بود میومد خونمون) اومدن خونمون وقتی دیدن ما آماده بیرون رفتنیم گفتن زیاد نمیمونیم نیم ساعت میشینیم و میریم منم سریع رفتم چایی گذاشتم خواهرم خونه ما بود اونم اومد توی آشپزخونه که پارسا هم اومد تو با صدای بلند گفت این چه وقت ...
نویسنده :
ماماني
9:32