تيرماه 91

هزار ماشاءالله واسه خودت آقايي شدي باهوش و شيرين زبون

مدتيه خيلي حرف ميزني و خيلي سؤال ميپرسي و تا پاسخ نگيري يكسره سؤال رو تكرار ميكني و آدم كلافه ميشه 

تا اين سن اين شعرها رو بلدي بخوني:

يه توپ دارم قلقليه

گريه نكن زار زار

كوچولويم كوچولو

بارون مياد نم نم

چشم چشم دو ابرو

مادرم گفته به من

حسنی نگو یه دسته گل

اتل متل

داستان هايي كه بلدي:

بزبزقندي

توپ رنگارنگ

كره الاغ بهانه گير

خرس كوچولو (خودم واسش گفتم)

و چند داستان ديگه كه خودم واسش تعريف كردم رو دست و پا شكسته بلده

از 1 تا 10 رو با زبان لاتين و از 1 تا 20 رو با فارسي بلده بشماره

بازي بالا بلندي رو خيلي دوست داره

سيدي الو الو من جوجوم و کارتون بره ناقلا رو روزي چند بار نگاه ميكنه و سر همين با هم دعوا داريم كه اين كامپيوتر چشم هات رو داغون ميكنه ولي گوش نميده و صندليش رو عقب ميكشه مياد پيشم و ميگه مامان خواهش چند بار مي بوسه منو و بعد ميگه ببين صندلي رو كشيدم عقب از دور نيگاه مي كنم و اگه باز هم بگم نه اونقدر گريه ميكنه و اشك ميريزه كه پشيمون ميشم چرا از اول بهش اجازه ندادم.

تازگي چند تا سيدي برنامه كودك هم براش خريدم كه ديگه بدتر شده موندم چكارش كنم بعضي وقتها تهديدش مي كنم اگه زياد پاي كامپيوتر بشينه سه راهي رو با خودم مي برم اداره ولي گوشش بدهكار نيست.

همه برنامه كودك ها رو هم نگاه ميكنه و عمو پورنگ و فیتیلیه و خاله شادونه رو خيلي دوست داره

ورزشي كه صبح ها انجام ميدن (دست چپ دست چپ روي پاي راست  دست راست دست راست روي پاي چپ رو از حفظ بلده و روزي چن بار انجام ميده)

از همه غذاها غذاهايي كه گوشت دارن رو بيشتر دوست داره وقتي كه غذايي داريم كه گوشت توش نباشه ميپرسي پارسا نهار چي خوردي يا شام چي خوردي ميگه هيچي ولي وقتي گوشت باشه ميگه خورشت و گوشت يا برنج و گوشت و.... در كل فقط گوشت رو به رسميت ميشناسه. (فكر ميكنين الكي بهش ميگم شكمو ؟؟؟؟؟)