اسفند ماه 90
16 اسفند خالت سزارين كرد و وقلوهاش بدنيا اومدن يك دختر و يك پسر 10 روز اول رو آورديمشون خونه خودمون خونه بابابزرگ هم خونه ما اومدن توي اين مدت به تو خيلي خوش گذشت چون خونه حسابي شلوغ شده و در ضمن تو هم هر كاري كه دوست داري انجام ميدي.
٢٥/ ١٢/ ٩٠
به یمن آمدنت هزاران ستاره در آسمان دلم خندید
تنها برای تو که اولین و آخرین حکایت بی انتهای عشق من هستی
مینویسم که دوستت دارم و هزاران شاخه گل رز را در روز تولدت تقدیمت میکنم.
<< عزیز من تولدت مبارک >>
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی